کد مطلب:276943 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:172

درباره بنی امیه و بنی عباس و ستاره دنباله دار
مرحوم «كلینی»- رضوان الله تعالی علیه- در كتاب «روضه كافی» در حدیثی از مسعدة بن صدقه، از امام جعفرصادق علیه السلام روایت كرده است كه آن حضرت فرمود: امیرالمؤمنین علیه السلام در مدینه برای مردم خطبه ای خواند و پس از حمد و ثنای الهی و درود بر پیغمبر و آلش، چنین فرمود:

اما بعد براستی كه خدای تعالی پشت هیچ جباری و زورگوئی را از سركشان و ستمگران روزگار نشكسته است مگر اینكه مدتها به وی مهلت داده است (تا با او اتمام حجت كند و ستمگر دست از عملش بردارد و توبه نماید) و استخوان شكسته ی هیچ ملتی را بهم پیوند نداده (یعنی آنها را متحد و متفق نساخته است) مگر بعد از فشار و سختی و بلا، و ای مردم شما پیش از این به گرفتاریها مبتلا بودید و بعد از این نیز مصائب و مشكلاتی خواهید داشت.

این را بدانید كه نه هر صاحب دلی عاقل است و نه هر صاحب گوشی گوش شنوا دارد و نه هر نگاه كننده ای كه به چشم نگاه كند، بیناست. ای بندگان خدا در آنچه برای شما حائز اهمیت است خوب تأمل كنید و رغبت نشان بدهید، سپس به میدانهای (تاخت و تاز) كسانی كه به شیوه ی پیروان فرعون رفتند و غرق در ناز و نعمت بودند و باغها و چشمه ها و كشتزارها و مقام ارجمندی داشتند و در بهترین جاها می زیستند و خداوند آنها را به حال خود واگذاشت، بنگرید و ببینید كه خداوند چگونه بعد از آن عیش



[ صفحه 293]



و نوشها و امر و نهی هایی كه داشتند كارشان را پایان داد و به چه سرنوشتی مبتلا شدند.

عاقبت نیك در بهشت از آن كسی است كه شكیبا باشد و هر كس از شما كه شكیبا باشد سرانجامش بهشت است و به خداوند سوگند كه در آن جاویدانند و سرانجام كارها به دست خداست.

ای شگفتا! و چرا در شگفت نباشم از اشتباهات و خطاكاریهای این فرقه ها و دستجاتی كه در دین و مسلك خود این همه با هم اختلاف دارند و با دلیلهای نادرستی كه هر كدام بر مذهب باطل خود می تراشند نه از دستور پیغمبری پیروی می كنند و نه به رفتار وصی و جانشین پیغمبری عمل می نمایند و نه ایمان به غیب و روز جزا می آورند و نه هم از عیب جوئی مردم چشم پوشی می كنند.

كار خوب در نظرشان همان است كه خود آن را نیك و خوب می شناسند و كار زشت در نظرشان همان است كه خود آن را زشت می شمارند و هر كدام از آنها برای خود امام و رهبری است، و به اعتماد هوای نفس و خیالات فاسده و توسل بزور و قدرتهای فانی پیوسته به راه های كج و منحرف می روند و به مردم ستم می كنند، و آن را می گیرند كه به نظر خودشان وسیله ی محكم و پابرجائی است و جز خطا چیزی بسرمایه زندگی نمی افزایند.

هرگز به خدا نزدیك نمی شوند و بیش از اندازه از درگاه الهی دور می گردند، یك عده از آنها به دسته ای دل می بندند و جمعی از آنها جمعی دیگر را تصدیق می كنند، و همه ی اینها به خاطر ترس و وحشتی است كه از قوانین یادگاری رسول خدا صلی الله علیه و آله و پیروی از سفارش پیامبر درباره ی ائمه طاهرین علیهم السلام، و تنفر و بی اعتنایی نسبت به امانتهای الهی و اخبار رسیده ی از آفریننده آسمانها و زمین دارند.

آنها مردمی حسرت مند می باشند و پناهگاه امور شبهه ناك و اهل تیرگیها و گمراهی و تردیدند. و البته كسی كه خداوند او را به خودش و دلخواهش واگذاشت در نزد كسی كه از وضع او اطلاعی ندارد تأمین دارد، اینان چقدر شباهت دارند به چهارپایانی كه مهترشان غائب شده و از سر آنها رفته باشد.

دریغا! از كارهائیكه شیعیان من بزودی پس از این دوستی موقتی كه امروز با هم نسبت به یكدیگر انجام می دهند، چگونه بعضی از آنها موجبات بدبختی دیگری را



[ صفحه 294]



فراهم می آورند و برخی، برخی دیگر را بقتل می رسانند. فرداست كه آنها از اصل و ریشه جدا گشته و پراكنده می گردند (و بعد از من از دور امامان به حق دور می شوند) و به شاخه دست می زنند (و بسوی آنها كه از حقیقت اسلام بدورند می روند) و از غیر اهلش انتظار پیروزی بر دشمن دارند، هر دسته ای از آنها به شاخه ای می چسبد (و به حزبی رو می آورد) و به هر سو كه آن شاخه متمایل شود آنان نیز به همان سو متمایل می شوند.

با اینكه خداوند- كه ستایش خاص اوست- بزودی اینان را برای بدترین روز ذلت بنی امیه گرد خواهد آورد هم چنانكه باد پائیزی لكه های ابر را گرد می آورد. خدا میان آنها الفت برقرار خواهد نمود و آنها را نسبت به هم یكدل خواهد ساخت و سپس مانند توده های ابر متراكم و انبوه آنان را بهم پیوند خواهد داد. و پس از آن درهای آزادی به رویشان خواهد گشود كه چون سیلی بنیان كن از جایگاه انقلاب خویش بیرون آیند و چون سیل باغهای یمن (سیل عرم) كه خدا موشی را برای ویرانی سد آنها فرستاد (و آن موش آن سد را سوراخ كرده و آبها بصورت سیلی بنیان برانداز سرازیر شده و در برابرش هیچ تپه ای برجای نمانده و راه آن سیل را هیچ كوه محكمی برنگرداند) آنها نیز همچنان سیل آسا در روی زمین به حركت درآیند.

و خداوند آنها را در شكم دره ها و جاهای مناسب پراكنده سازد و سپس آنها را بمانند چشمه سارهائی بر روی زمین روان گرداند تا بدین وسیله حقوق از دست رفته ی قومی را از قوم دیگر بگیرد و گروهی را در دیار گروهی ساكن گرداند تا بنی امیه (كه آل محمد صلی الله علیه و آله را از خانه و كاشانه خود در بدر نمودند) خود نیز آواره و سرگردان شوند و دیگر نتوانند آنچه را كه غصب نموده و به زور گرفته بودند (یعنی حق آل محمد صلی الله علیه و آله را) غصب و پایمال كنند.

خداوند بوسیله ی ایشان (یعنی: شیعیان) پایه محكمی را (كه مقصود همان حكومت بنی امیه است) ویران كند و بوسیله ی آنها بنیانها و ساختمانهای سنگی و كاخهائی را كه در شام بنا كردند منهدم سازد و كوه و دشت سرزمین شام و وسط مسجد دمشق را از مخالفین بنی امیه پر و مملو سازد. سوگند به خدائی كه دانه را شكافت و انسان را آفرید آنچه گفتم حتما واقع خواهد شد، و گویا من هم اكنون صدای شیهه اسبان و سر و



[ صفحه 295]



صدای درهم و برهم مردان جنگی و رزم آورانشان را می شنوم.

به خداوندی خدا سوگند، آنچه در دست بنی امیه است از زر و سیم و قدرت، بعد از آن شكوه و جلال و فرمانروایی در شهرها- مانند دنبه ی چربی كه بر روی آتش آب می شود- آب خواهد شد. هر كس از آنها بمیرد گمراه مرده و كار هر كس از آنها كه باقی بماند با خداست، و هر كس كه توبه كند و بسوی خدا باز گردد خداوند توبه پذیر است. و امید است كه خداوند شیعیان مرا پس از پراكندگی برای بدترین روز گرفتاری اینان گردآورد و برای كسی نیست كه چیزی را برای خدا اختیار كند بلكه تمام اختیارات و تدبیر همه ی امور بسته به اراده و مشیت باری تعالی است.

ای مردم كسانی كه به ناحق منصب امامت را بخود می بندند و شایسته آن نیستند فراوانند، اگر شما بواسطه ی تلخی حق از آن روی برنتابید و خود را خوار نكنید و در توهین باطل و پست كردن آن سستی نورزید آنها كه در شجاعت بپایه ی شما نمی رسند بر شما دلیر نمی شوند و قدرتمندان بر شما مسلط نمی گردند و پیروی حق را ترك نمی كنند و در صدد پایمال كردن اطاعت حق و دور كردن آن از اهلش نخواهند بود.

ولی افسوس! افسوس كه (دوباره) مانند بنی اسرائیل عهد موسی علیه السلام در كار خود حیران و سرگردان می شوید! به جان خودم سوگند یاد می كنم كه تحیر شما پس از من به مراتب چند برابر سرگردانی بنی اسرائیل خواهد بود (زیرا بنی اسرائیل چهل سال در بیابان (تیه) حیران و سرگردان بودند، ولی شما مسلمانان بعد از غصب حق آل محمد صلی الله علیه و آله و ظلم و ستمی كه نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام روا داشتید تا ظهور مهدی موعود در امر دین خود حیران خواهید ماند).

باز هم به جان خودم سوگند یاد می كنم كه چون مدت حكومت بنی امیه به پایان برسانید باز هم شما به دولت باطل دیگری (چون بنی عباس) كه بعد از آنها خواهد آمد و مردم را به گمراهی دعوت خواهد نمود می پیوندید و به دور آنها اجتماع می كنید و باطل را زنده می سازید و حق را پشت سر می اندازید و از نزدیكی جنگجویان (با افتخار) «بدر» (یعنی خود حضرت) می برید و به دورترین فرزندان جنگ كنندگان با رسول خدا صلی الله علیه و آله (یعنی فرزندان عباس بن عبدالمطلب كه در جنگ بدر در زمره ی لشكر مشركین به جنگ رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده بود) پیوند می كنید.



[ صفحه 296]



«و لعمری أن لو ذاب ما فی أیدیهم لدنا التمحیص للجزاء و قرب الوعد و انقضت المدة و بدا لكم النجم ذو الذنب من قبل المشرق و لاح لكم القمر المنیر» این را بدانید به جان خودم سوگند كه چون حشمت آنها (یعنی بنی العباس) نیز به پایان رسید و دولت و قدرتشان از میان رفت امتحان برای پاداش نزدیك می شود، و وعده ی حق (یعنی وعده ی خروج آل محمد صلی الله علیه و آله و قیام قائم منتظر عجل الله تعالی فرجه نزدیك می گردد)، و دوران ظلم و ستم و حكومت اهل باطل، سپری می شود و ستاره ی دنباله دار از سمت مشرق برای شما ظاهر می گردد و ماه تابان برای شما طلوع می نماید پس چون این علائم پدیدار شد بسوی خدا باز گردید و توبه كنید.

«و اعلموا أنكم ان اتبعتم طالع المشرق، سلك بكم مناهج الرسول صلی الله علیه و آله فتداویتم من العمی و الصمم و البكم، و كفیتم مؤنة الطلب و التعسف و نبذتم الثقل الفادح عن الأعناق» و بدانید كه اگر شما از طلوع كننده ی مشرق پیروی كنید او شما را به راههای روشن رسول خدا صلی الله علیه و آله رهبری خواهد كرد. و شما را از كوری و كری و گنگی نجات خواهد داد، و در نتیجه رنج آنچه را كه طلب می كردید و خود را به زحمت می انداختید آسوده خواهد نمود و بار سنگین و كمرشكن (اطاعت زورمندان و زمامداران ستم پیشه) را از روی دوش خویش خواهید برداشت.

و خداوند كسی را از رحمت خود دور نمی سازد مگر آنكه از پذیرش حق سر باز زند، و ظلم را پیشه خود سازد و زور بگوید و آنچه را كه حق آن را ندارد (از دیگران) به ناحق بستاند (وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون). [1] .


[1] روضه كافي ص 66، 63 حديث 22.